تیم های ملی برزیل و آلمان امشب از ساعت 00:30 در استادیوم مینیرو شهر بلوهوریزنته برای صعود به فینال جام جهانی 2014 به مصاف یکدیگر می روند.
برزیل
تیم ملی برزیل امشب در حالی پا به میدان مسابقه می گذارد که دو تن از بزرگان خود را در اختیار ندارد : نیمار و سیلوا.
در حالی که در بازی مقابل کلمبیا همه چیز به خوبی برای شاگردان فیل بزرگ پیش می رفت،یک حرکت کودکانه از کاپیتان تیم ملی برزیل،باعث دو کارته و در نهایت محروم شدن وی از بازی مرحله نیمه نهایی شد اما شب سیاه برزیل اینجا به پایان نرسید و درگیری نیمار و زونیگا بر سر مالکیت توپ برای ستاره جویای نام برزیل گران تمام شد بازیکن کلمبیا نا خواسته با زانوی خویش بر روی کمر نیمار فرود آمد و امید سلسائو را برای دیدار با آلمان زیر پا له کرد.
حال به این مسئله بپردازیم که برزیل چگونه از نظر تاکتیکی با غیبت نیمار کنار می آید؟
منبع : سایت طرفداری
در تاریخ پرغرور تیم ملی فوتبال برزیل، سخت است زمانی را به خاطر آوریم که آنها به این اندازه به یک نفر متکی بودهاند. معمولاً برزیل چندین مهاجم بسیار عالی در اختیار داشته است. مثال واضح آن سال 2002 است که برزیل با هدایت اسکولاری فاتح جام شد. در آن سال آنها از مثلث رونالدو، رونالدینیو و ریوالدو بهره میبردند. در این تورنومنت، برزیل تیمی تکبازیکنه نبوده اما تکحملهای بوده است؛ یعنی حملات عملاً فقط توسط یک نفر انجام شدهاند. به همین دلیل، خبر مصدومیت نیمار و تمام شدن جام برای او، ضربه عظیمی برای این تیم بوده است. برزیل به وضوح هیچ گزینهای نزدیک به او ندارد تا جای خالی این بازیکن احساس نشود. به همین دلیل، اسکولاری باید کاملاً تیم خود را فرمت کرده و از نو بسازد تا بتواند برای دومین بار به جام جهانی دست یابد.
دو گزینه پیش روی اسکولاری وجود دارد. گزینه واضح این است که یک بازیکن تهاجمی دیگر به تیم وارد شده، سیستم 1-3-2-4 حفظ شود و اسکار، به مانند جام کنفدراسیونهای سال قبل، به عنوان شماره 10 بازی کند. بازی کردن اسکار در مرکز، برزیل را تیمتر و روانتر میکند. اسکار به عقب هم میرود تا به هافبکهای دفاعی کمک کند. میتواند به هر دو جناح برود و در این صورت وینگرها میتوانند به مرکز بیایند. علاوه بر این، او در یارگیری بازیسازان عمقی رقیب نیز مهارت خاصی دارد. این به آن معنی است که یک هافبک کناری دیگر به تیم اضافه شود و دو گزینه در اینجا وجود دارد. یکی همتیمی اسکار، ویلیان سختکوش و ماهر در ضد حمله، دیگری برنارد کوتاهقامت، که بیشتر به یک وینگر سنتی تکنیکی شباهت دارد. گزینه ویلیان محتملتر به نظر میرسد.
با این وجود، ممکن است اسکولاری هیچ یک از این دو را دارای کیفیت کافی برای جایگزینی نیمار ندارد و تصمیم بگیرد از سیستم کارامدتری استفاده کند. فرناندینیو و پائولینیو در نبود لوییز گوستاوو، زوج جنگندهای را در میانه میدان تشکیل دادند و غیرمنطقی نیست که اسکولاری هر دوی آنها را در تیم نگه دارد، هرچند گوستاوو از محرومیت برگشته است. این امر باعث میشود که سیستم برزیل به 3-3-4 تغییر پیدا کند و اسکار به همراه هالک در دو سمت فرد بازی کنند. رامیرز نیز گزینه دیگری است. بازی مستقیم و انرژی بالای او باعث میشود که اسکولاری بتواند هروقت که لازم باشد از 3-3-4 به 1-3-2-4 تغییر سیستم دهد و رامیرز در مرکز یا سمت راست 1-3-2-4 بازی کند.
برای آنهایی که امید دارند برزیل خلاقتری نسبت به آنچه کلمبیا را 1-2 شکست داد ببینند، هرنانس گزینه دیگری است. او بازیکنی خاص در نوع خود است – نه شماره 10 و نه بازیساز عمقی اما میتواند از مرکز میدان بازی را رهبری کند. او بهترین شانس برزیل برای نزدیک شدن به ژوگو بونیتو است. اما بدون نیمار، تصور اینکه برزیل با چیزی غیر از بازی خشن، جنگنده و غیر جذاب بتواند جام جهانی را ببرد، دشوار است.
آلمان
در آن سوی میدان شرایط برای یوگی لوو و شاگردانش کاملا متفاوت است.ژرمن ها با کلکسیونی از بازیکنان نامدار و سرشناس پا به عرصه رقابت ها گذاشتند و با عملکرد خود نشان دادند که در هر چهار پست زمین بازیکنان بی کم و کاستی دارند و لوو به قول کافو کاملا دستش برای ایجاد تغییر در ترکیب تیمش باز است.
آنها توماس مولر دومین گلزن برتر جام بیستم به همراه لئو مسی را در اختیار دارند.متس هوملس یکی دیگر از بازیکنان قابل ژرمن ها محسوب می شود که در نبردهای هوایی فوق العاده ظاهر شده است و تا این جای جام با به ثمر رساندن 2 گل به تنهایی به اندازه کل تیم ملی انگلیس در جام بیستم گل زده است.مانوئل نویر سد اجتناب ناپذیر دیگری برای اسکولاری و شاگردانش خواهد بود که در نبود نیمار گشودن دروازه بهترین دروازه بان حاضر دنیا از دید بسیاری از کارشناسان،دشوار به نظر می رسد.نویر در 5 بازی این تورنمنت 3 گل دریافت کرده است ولی با کلین شیت های پی در پی بارها مانع از فرو ریختن دروازه تیمش شده است.
عملکرد کم نقص هوملس و نویر بزرگان فوتبال آلمان را مجاب به تعریف و تمجید از بازی چشم نواز آنها کرده است.